حمیدرضا پگاه در ۱۱ دی ماه ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد.او اولین فعالیتش را از سال 1372 با بازی در مجموعه "ضلع ششم" به کارگردانی مسعود فروتن آغاز کرد، سپس سریالهای "تفنگ سرپر"، "با من بمان"، "شبی از شبها" و "آخرین گناه" به ایفای نقش پرداخت و بازی در فیلمهای سینمایی "این زن حرف نمیزند"، "عاشق مترسک"، "چند تار مو"، "شبانه"، "پرونده هاوانا"، "صحنه جرم"، "مواجهه"، "ورود ممنوع" و تعدادی فیلم تلویزیونی (تله فیلم ) را به نام خود ثبت کرده است. ایرانیان موفق(Siona): آغاز کار شما در عرصه بازیگری از کجا بود؟ حمید رضا پگاه: من در سال 72 و با بازی در سریال ضلع ششم بازیگری را شروع کردم که نقش کوچکی در این سریال داشتم و تا به امروز به فعالیتم در این عرصه ادامه داده ام. ایرانیان موفق(Siona): تعریف حمیدرضا پگاه از موفقیت چیست؟ حمید رضا پگاه: از نظر من نکته بسیار مهم در موفقیت این است که ببینیم آیا میخواهیم از دید خودمان موفق باشیم یا از دید دیگران! گاهی ما تمام تلاشمان را میکنیم تا از دید دیگران موفق به نظر برسیم که این تصور بسیار غلطی است، من از دید خودم شاید احساس کنم انسان پر نقصی باشم و از دید بیرون یا همان نگاه دیگران، موفق به نظر برسم و یا بالعکس. در واقع باید به این نتیجه رسید که موفقیت باید تعریفی باشد که خودمان از آن داریم منتهی در چارچوب استانداردهای موجود و با توجه به شرایط. نکته خیلی مهم از نظر من این است که موفقیت کجاست! آیا موفقیت نقطهای است که باید به آن رسید؟ بعد از رسیدن چکار باید کرد! اگر موفقیت را نقطهای در نظر بگیریم، زمانی که به آن میرسیم، دیگر انگیزه و در واقع نقشۀ راهی برای ادامه مسیر نداریم. پس باید دقت کرد که موفقیت را نمیشود در یک نقطه یا مرحلهای خاص تعریف کرد. ایرانیان موفق(Siona): براساس نظر یکی از انسانهای موفق، موفقیت یعنی در قلب خود احساس شادی کردن، نظر شما در این مورد چیست؟ حمید رضا پگاه: بله، به هر حال یک معیارهای بیرونی وجود دارد یا همان نگاه دیگران، به طور مثال من در فوتبال میتوانم خوب گل بزنم، دروازبان یا مربی خوبی باشم و یک سری موفقیتها را کسب کنم ولی آیا موفقیت چیزی است که از بیرون دیده میشود؟ و اگر اینطور به موضوع نگاه کنیم وقتی تمام شد چه میشود! وقتی دوران ورزشکاری یک ورزشکار و بازیگری یک بازیگر به پایان رسید چه میشود! از نظر من اگر اینطور باشد انسان رو به نابودی میرود. ایرانیان موفق(Siona): تعریف موفقیت در حرفۀ بازیگری را چه چیزی میدانید؟ حمیدرضا پگاه: من برای اینکه خودم را در این حرفه موفق بدانم یکسری معیارها دارم، اولاً فکر میکنم انتهایی برایش نمیشود متصور شد و هیچگاه فکر نمیکنم به انتهای بازیگری رسیدم و بهترین نقش را بازی کردم! اما در هر کار و بازی که انجام میدهم معیارهایی برای خودم دارم که اگر به آنها نزدیک شوم فکر میکنم موفق بودهام اما باز هم چون کار ما تیمی است، بخشهایی از ارادۀ بازیگر خارج است و به عوامل دیگری مثل کارگردانی، فیلمنامه و... بستگی دارد و برای موفقیت باید تمام این عوامل دست به دست هم دهند، آن زمان است که من احساس رضایت میکنم. ایرانیان موفق(Siona): پیش آمده که در پروژهای احساس موفقیت کنید و بعد به این نتیجه برسید که اشتباه کردید؟ حمیدرضا پگاه: من موفقیت را در نقطهای خاص نمیبینم پس قاعدتاً به چنین نتیجهای هم نخواهم رسید. همانطور که گفتید جایی که احساس رضایت قلبی و حال بهتری داریم، موفقیت هم در کنارش احساس میکنیم، حالا اسمش را میشود رضایتمندی، موفقیت و یا هر چیز دیگری گذاشت. ایرانیان موفق(Siona): شما از کلاسهای بازیگری هم بهره بردهاید؟ حمیدرضا پگاه: اولین بازی که انجام دادم با پیشنهادی از سمت آقای مسعود فروتن برای بازی در یک نقش کوتاه بود، بعد از آن، اولین چیزی که احساس کردم باید در من تقویت شود قدرت بیانم بود، به خاطر همین یک دوره فن بیان در کلاسهای خانم فریده راستکار گذراندم که بسیار مفید و عالی بود و لذت بسیاری بردم. بعد برای سریال تفنگ سر پر یک دوره خصوصی پیش خانم آدینه رفتم. ایرانیان موفق(Siona): در بین هنرپیشگان ایرانی الگویی را در نظر داشتید؟ حمیدرضا پگاه: موضوع مهمی در بازیگری وجود دارد این است که نمیتوانیم مثل کسی باشیم! چون تک تک آدمها جدا از کیفیت کاری و شرایط به لحاظ فیزیکی مثل نوع نگاه، صدا، فرم بدن و استایل منحصر بفرد هستند و به همین خاطر اگر کسی تلاش کند مثل دیگری باشد به بیراهه رفته و تلاش بیهودهای انجام داده است. با این توضیح، باید عرض کنم افراد زیادی هستند که من دوستشان دارم. بیشتر ازهمه مرحوم خسرو شکیبایی، که افتخار همکاری با ایشان را در سریال تفنگ سرپر داشتم و از این بابت خیلی خوشحالم. همچنین بازیگران دیگری مثل آقای پرستویی. البته خدا را شکر ما آنقدر بازیگرهای خوب داریم که در دوران مختلف در فیلمها درخشیدند، مثل آقای مظفری که اولین پلانی که من بازی کردم در مقابل ایشان بود و به همین دلیل همیشه جور دیگهای دوستشان دارم. نکتهای هست که دلم میخواهد اینجا عنوان کنم، متأسفانه برخلاف همه جای دنیا، بازیگر به دوران پختگی خودش که میرسد پیشنهاداتش کم میشود و حیف است که از کسانی مثل آقای مظفری آن طور که شایسته است استفاده نمیشود. همه میدانند ایشان زمانی سوپراستار سینمای ما بودند و کارهای موفقی با آقای عیاری و آقای بیضایی داشتند، اما با اینکه هنوز در شرایط ایدهعالی به سر میبرند متأسفانه پیشنهادات خوبی به ایشان نمیشود. البته این چیزی است که من از بیرون میبینم و برداشت شخصی خودم است. ایرانیان موفق(Siona): از دید خودتان بهترین سریال و فیلم سینمایی که بازی کردید کدام بود؟ حمیدرضا پگاه: کلمه بهترین هم مثل موفقیت به اندازۀ تعداد آدمها برایش تعریف وجود دارد.
ایرانیان موفق(Siona): با توجه به بازخوردی که در جامعه وجود داشته چطور؟ حمیدرضا پگاه: کارهایی که در جامعه بازخورد داشته و پربیننده بوده، سریالهای آوای باران و یک فیلم مناسبتی برای ماه مبارک رمضان سال 85 به اسم آخرین باران بوده که مناسبتی بودن و داشتن سوژه جدید باعث دیده شدن آن کار شد. من در جای دیگری هم گفتم، دوست دارم اینجا هم عنوان کنم که کار کردن با آقای سهیلیزاده خیلی خوب است. به نظر من ایشان مدیرترین کارگردان ایران هستند. اگر شما مدیر خوبی نباشید نمیتوانید تیمتان را کنترل کنید و نتیجۀ خوبی هم نخواهید گرفت. به همین دلیل از کار کردن در کارهای ایشان بسیار لذت بردم و راضی بودم. البته کاری که نقطه عطف کار من و تجربه خیلی خاصی بوده و جایگاه بسیار ویژهای برای من دارد، "تفنگ سرپُر" است که فیلمبرداری آن در حدود 2 سال طول کشید. در سال 78 و با 6 سال سابقه بازیگری برای نقش اصلی انتخاب شدم که شخصیتهای بزرگ سینما و تلویزیون در جلو و پشت دوربین حضور داشتند و به همین خاطر است که برای خود من از جایگاه ویژهای برخوردار است. ایرانیان موفق(Siona): فیلم سینمایی چطور؟ حمیدرضا پگاه: همه فیلمهای سینمایی برای من جایگاه خاصی دارند، مثل اولین فیلمم کار آقای احمد امینی با اینکه نقش کوتاهی داشتم ولی دوستش دارم. یا مثلاً کار زندهیاد ایرج کریمی، کارهای شبانه و شبانه روز که با آقای بنکدار داشتم و به لحاظ جنس کار جایگاه خاصی دارند و یا کار "یکی میخواد باهات حرف بزنه" که کارگردان آن آقای هادی بودند و همچنین "برخورد خیلی نزدیک" با کارگردانی آقای میهن دوست. ایرانیان موفق(Siona):جایگاه قلادههای طلا برای شما؟ حمیدرضا پگاه: متأسفانه حواشی به وجود آمده برای این فیلم نگذاشت به بخشهای دیگر آن نگاه و توجه شود. بنابراین از این فیلم، برای من و بیننده به عنوان کاری که حاشیه زیادی داشته فقط خاطرهای باقی مانده وگرنه خود من از جنس این دست حواشی و اتفاقات نیستم و علاقهای هم به این موضوعات ندارم. متأسفانه این پیامد را برای من داشت! ایرانیان موفق(Siona): شما از معدود بازیگرانی هستید که همیشه از حاشیه به دور بودهاید؟ حمیدرضا پگاه: بله، اصولاً به اقتضای شرایط، ممکن است به جاهایی نزدیک شوم ولی سعی میکنم در شرایطی قرار نگیرم که وارد حاشیه شوم و یا مجبور شوم از چیزی حمایت یا برخورد کنم. به نظر من به تعداد افراد سلیقه وجود دارد و هر کسی میتواند با سلیقه خودش رفتار کند. ایرانیان موفق(Siona): در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟ حمیدرضا پگاه: در حال حاضر پیشنهاد مناسبی ندارم و شرایط بسیار دشوار شده است. بدون تعارف باید بگویم من در حدود 22 سال فقط کار بازیگری کردم و شغل دیگری ندارم و همچنین درآمد دیگری، پس طبیعی است که به درآمد کار هم فکر کنم. یعنی یک بخش از کار من بخش اقتصادی آن است و پیش آمده که کارهایی را قبول کنم که از فیلمنامهاش راضی نبودم ولی بخاطر مسائل مالی قبول کردهام که در آن پروژه باشم، بهرحال گذران زندگی آدمهایی نظیر من از همین طریق است ولی در حال حاضر کارها به شکلی شده که در بخش مالی هم ضعیف شده و دیگر جذابیتی برای انتخاب باقی نمانده است. ایرانیان موفق(Siona): مواجه شدن با برخورد دیگران که معمولاً برای بازیگران زیاد پیش میآید، شما را اذیت نمیکند؟ حمیدرضا پگاه: زمانی بود که وقتی بازیگری از یک خیابان رد میشد، خیابان بخاطر تجمع جمعیت بسته میشد! در حال حاضر هم گاهی اوقات بعضی از رفتارها از شور به در میشود. منتهی به دلیل زیاد شدن مطالب رسانهها و رفتن مردم به تئاتر و سینما و درک متقابل مبنی بر احترام گذاشتن به شرایط و حریم افراد، رعایت بیشتری صورت میگیرد. ایرانیان موفق(Siona): اهل فیلم دیدن در سینما هستید؟ حمیدرضا پگاه: اصولاً فیلم سینمایی برای دیدن بر روی پرده سینما ساخته میشود. به همین دلیل اولین انتخاب من برای دیدن فیلم، سینما است. ایرانیان موفق(Siona): آخرین فیلمی که در سینما دیدید؟ حمید رضا پگاه: "قندون جهیزیه". به نظرم فیلم بسیار خوبی است. سینمای ما به ساخت چنین فیلمهایی نیازمند است.البته این فیلم در سایه فیلم محمد رسول الله (ص) قرار گرفت. فیلمی که قدرت بیشتری به لحاظ بودجه امکانات و تبلیغات دارد بیشتر دیده و شنیده میشود. فیلمهایی مثل قندون جهیزیه از شرایط تبلیغاتی خوبی بهره نبردند و متأسفانه شرایط نمیتواند برای تمامی فیلمها یکسان باشد که البته این یک موضوع طبیعی است. با این توضیحات به دلیل اینکه من در جریان شرایط اکران نیستم نمیتوانم اظهار نظر دقیقی داشته باشم ولی باید به این نکته هم اشاره کرد که ساخت فیلمهایی مثل محمد (ص) باعث خوشحالی است، چون سبب بالا رفتن استاندارهای سینمای ما میشود اما بایستی به چند نکته اشاره کرد: تداوم ساخت این فیلمها - طوری دیده شود که بتوان فیلمهای بیشتری از این دست ساخت و به گونهای نشود که فیلمها با تمام استعدادها، زحمتهایشان و پتانسیلی که برای دیده شدن دارند تلف شوند. ایرانیان موفق(Siona): دلیل موفقیت فیلم محمد (ص) را استفاده از عوامل حرفهای خارجی میدانید یا تبلیغات گستردهای که برای این فیلم انجام شده است؟ حمیدرضا پگاه: سینمای ما به لحاظ فنی دچار مشکل نیست، ما فیلمبردارهای جهانی داریم، نمونهاش آقای کلالی. فیلمهای ما خارج از کشور مورد تقدیر قرار میگیرد، حتی از آقای بهمنش به عنوان فیلمبرداری جوان. پس ما از نظر فنی و صاحب سبک بودن دچار مشکل نیستیم اما بخشی برمیگردد به امکانات و ابزار، که به خاطر هزینهها دچار مشکل میشویم. ایرانیان موفق(Siona): دلیل عقب بودن سینمای ما از سینمای جهان چه میتواند باشد؟ حمیدرضا پگاه: ما به لحاظ تفکری و اندیشه از سینمای جهان عقب نیستیم، ما انسانهای فهیم و با دانش در سینما کم نداریم. ما اگر از آنها عقب هستیم به لحاظ سیستماتیک فیلمسازی، پخش و توزیع است و اینکه مدیریت کلان و آیندهنگر ما مشکل دارد. برنامههای طولانی مدت برای بخشهای مختلف سینما که اقتصاد یکی از این بخشها میباشد را نداریم. چون در کشور ما تغییر مدیریت زیاد انجام میشود و تفاوت نگاه وجود دارد. در همه جای دنیا قطار را نگه میدارند و لوکوموتیوران رو عوض میکنند، در اینجا لوکوموتیوران جدید قطار را آتش میزند و دوباره از اول قطار را میسازد و تا بخواهند تمام کارها را هم انجام دهند، دوران مدیریتشان تمام میشود! ایرانیان موفق(Siona): سال گذشته فیلم "امروز" آقای میرکریمی به اسکار فرستاده شد که نتیجهای هم در برنداشت در حالی که به اعتقاد خیلیها فیلمهای بهتری مثل "شیار 143" را داشتیم. شما هم اینطور فکر میکنید؟ حمیدرضا پگاه: به هر حال وقتی هیأتی انتخابی را انجام میدهند باید پذیرفت که آن سلیقه، آن فیلم را با معیارها و سیاستهایی که دارند پذیرفته است. مثل داور یک بازی که وقتی سوت میزند باید پذیرفت و اعتراضی نمیشود کرد. حالا هر چند که داوریها به نفع استقلال باشد!! ایرانیان موفق(Siona): شما بیشتر بازی در کدام یک از ژانرها را میپسندید؟ حمیدرضا پگاه: واقعیت این است که فیلم خوب را میپسندم و فرقی برایم ندارد. ولی میتوانم بگویم فیلمیهای علمی–تخیلی دوست ندارم. ولی خودم دوست دارم روزی جیمزباند را بازی کنم. ایرانیان موفق(Siona): به فکر کارگردانی و ساخت فیلم نیستید؟ حمیدرضا پگاه: واقعیت این است که کارگردانی را دوست دارم منتهی موضوعاتی وجود دارد که اولین آن بدون تعارف تنبلی و کوتاهی خودم است و مورد دیگر تغییر نگاه است که به بازیگرانی که به سمت کارگردانی میروند، فکر میکنند دیگر قصد بازیگری ندارد و مشکل دیگری که در سالهای اخیر به وجود آمده بحث اقتصادی است. میبینیم که کارگردانها هم کمکار یا کلاً بیکار شدهاند. پس من هم به آنها اضافه نشوم بهتر است. ایرانیان موفق(Siona): موردی هست که دلتان بخواهد بگوئید؟ حمیدرضا پگاه: فقط میخواستم در مورد ماجراهای پیش آمده در منا بدون شعار بگویم که حال همه ما خراب شد. امروز مصاحبهای خواندم از خانوادهای که پدر جانبازشان به همراه مادرشان در این سفر بودند و پدرشان فوت میکند، شرایط بد و پیچیدهای بوده است. همیشه اتفاقات خوب و بد کنار هم رقم میخورند ولی امیدوارم از این به بعد سهم ما از اتفاقهای خوب بیشتر باشد.
|