متناسب با شغل مورد علاقه تان لباس بپوشید؛ نه شغلی که دارید. آنقدر به این کار ادامه دهید تا بالاخره شغل مورد نظر خود را به دست بیاورید. اگر ظاهرتان خوب باشد، احساس خوبی خواهید داشت، و بهتر عمل خواهید کرد. حرفه ای های دنیای کسب و کار سال هاست عباراتی مثل اینها را در عمل به کار می گیرند. اما این توصیه ها دیگر صرفاً تجربه ی آنها محسوب نمی شوند. به نقل از پژوهش تازه ای که از سوی محققین پن استیت، نوتردام و دانشگاه کنتاکی انجام شده است، کسانی که در محل کار لباس های شیک می پوشند اعتماد به نفس بیشتر و عملکرد بهتری داشته اند.

بنابراین اگر تا حالا در انتخاب لباسی که برای محل کار خود می پوشید زیاد وسواس به خرج نمی دادید، بهتر است این کار را انجام دهید و لباس های خود را متناسب با شغل و جایگاهی انتخاب کنید که همیشه دوست داشته اید و فکر می کنید باید داشته باشید. این نوع خرید دیگر محض دلخوشی نیست. پولی که برای یک دست کت و شلوار شیک و تازه هزینه می کنید، سرمایه گذاری روی اعتماد به نفس و عملکرد بهتر خودتان خواهد بود.

در واقعیت اما لازم نیست لباس هایی که می پوشید طرح یا برند خیلی خاصی داشته باشند. محققان دریافته اند برای مثال، همین که به کسی بگویید هنگام بازی گلف، چوبی که استفاده می کند از کیفیت خاصی برخوردار است، عملکرد او تا ۲۰ درصد افزایش پیدا می کند. همین ذهنیت در مورد ایرپلاگ های مسدود کننده ی سر و صدا نیز صدق می کند. صرفاً گفتن اینکه ایرپلاگ از کیفیت بالایی برخوردار است، عملکرد فرد هنگام تمرکز را افزایش می دهد.

دکتر فرانک ژرمان، استادیار بازاریابی دانشکده ی کسب و کار مندوزا ی نوتردام که روی این پژوهش کار کرده است در این باره به بلومبرگ می گوید: «برخی افراد لباس خاصی دارند که برای رویداد های ویژه آن را می پوشند، چون فکر می کنند این لباس اعتماد به نفس بیشتری به آنها می دهد. یا مثلاً دکمه سردست خاصی می زنند که فکر می کنند برایشان شانس می آورد. من فکر می کنم تحقیق ما می خواهد این را بگوید که انجام چنین کار هایی ممکن است واقعاً ثمربخش باشد و عملکرد فرد را بهبود ببخشد».

تحقیق دیگری نیز که پیش از آن انجام شده، رابطه ی همبستگی مشابهی میان نگرش فرد و نحوه ی لباس پوشیدن او پیدا کرد. برای نمونه، پژوهشی که در سال ۲۰۰۸ در ژورنال تحقیقات بازاریابی منتشر شد نشان داد قرار گرفتن افراد در معرض لوگو های مختلف می تواند بر اساس هویت خاص برند مذکور، رفتار خاصی را در آنها برانگیزد. مثلاً مشتریان وفادار به برند اپل در واقعیت خلاق تر بوده اند، و دوستداران انیمیشن های دیزنی نسبت به شیفتگان برنامه های اخبار سلبریتی ها صداقت بیشتری داشته اند.