وقتی آدمی از تمامی افراد و اطرافیانش دل می برد و نمی داند که اکنون باید چه کاری را انجام دهد، در این لحظه می تواند کتاب بزرگ و گرانقیمت نهج البلاغه را باز کرده و اندکی تامل در آن کند. اما باید بداند که این نا امیدی و شکست در کارها ناشی از نقص عقل اوست و ربطی به عوامل و شرایط ندارد، هر چند که حکمت خدا نیز در این جا مطرح است، اما انسان باید بداند، خودش را بشناسد و توانایی های خود را نسبت به کاری که انجام می دهد ارزیابی کند و سپس دست به کاری بزند.
رستگاری
وَ قَالَ ( علیهالسلام )لِابْنِهِ الْحَسَنِ ( علیهالسلام )
«یابُنَی احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لَایضُرُّکَ مَاعَمِلْتَ مَعَهُنَّ إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلْقِ ...» ؛ به فرزندش امام حسن علیهالسّلام فرمود: پسرم چهار چیز از من یاد گیر ...، که تا به آنها عمل میکنی زیان نبینی:
1- همانا ارزشمندترین بینیازی عقل است، 2-و بزرگترین فقر بیخردی است، 3- و ترسناکترین تنهایی خودپسندی است. 4- و گرامیترین ارزش خانوادگی، اخلاق نیکوست.
شرح
در مورد رابطه عقل با بینیازی امام کاظم علیهالسلام فرمودهاند:
اولین رمز
1- ای هشام هر که بینیازی از مال و دل آسودگی از حسد و سلامتی دین را میخواهد، باید در دعاهایش به درگاه خدا تضرع و زاری کند تا اینکه عقل او را کامل گرداند، زیرا کسی که عاقل است قناعت میکند و به آنچه برایش در حد کفایت باشد راضی و خرسند است، و کسی که به آنچه برایش کافی است قناعت کند بینیاز است، و (اما) کسی که به آنچه برایش در حد کفایت باشد قناعت نکند هرگز به بینیازی نخواهد رسید.[1]
اگر فردی تنها باشد همیشه امیدوار است که همدم و همراهی بیابد تا با او انس بگیرد و از تنهایی نجات پیدا کند. اما کسی که با اخلاق بدش مردم را از خود بیزار و طرد میکند، هرگز نباید در انتظار پیدا شدن رفیق و مونسی برای خود باشد
دومین رمز
2- بنا بر این بسیاری از احساس نیاز کردنهای انسانها به خاطر نقص عقل آنهاست. این حالت در کودکان به وضوح دیده میشود. کودک بسیاری اوقات خواستههای نا به جا و کمارزشی دارد و برای برآورده شدن آنها اصرار بیش از حد میکند به طوری که هم خود و هم دیگران را خسته و فرسوده و کلافه میکند. در این شرایط بزرگترها سعی میکنند به او بفهمانند که در شرایط کنونی اگر از این خواسته چشمپوشی کنی هم خودت و هم دیگران بیشتر لذت خواهید برد و خوشحالتر خواهید بود. اما کودک به خاطر نقص عقل این مطلب را نمیفهمد!این وصف برخی بزرگترها هم هست ولی به شکلی که در نگاه اول به نظر خیلی هم کودکانه نمیآید.
سومین رمز
3- امیرالمؤمنین علیهالسلام به فرزندشان در مورد ترس از عُجب و خودپسندی است. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
خدا میدانست که ارتکاب گناه برای مؤمن از خودبینی بهتر است و اگر چنین نبود، هرگز مؤمنی به گناهی دچار نمیشد.[2]
در روایات به شدت نسبت به عُجب و خودپسندی هشدار داده شده است. تا جایی که حالت فرد گناهکار پشیمان از گناه نسبت به حالت فرد درستکار از خود راضی بسیار پسندیدهتر دانسته شده است.
طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام «خودپسندی» از صفاتی است که به شدت باعث تنفر مردم و طرد آنها و در نتیجه تنها ماندن انسان میشود. اما آنچه موجب وحشتناک شدن این تنهایی میشود این است که هیچ کس نسبت به فرد خودپسند ترحم و دلسوزی نمیکند بلکه حتی شاید خیلی از مردم از به زمین خوردن چنین فردی هم خوشنود شوند!
در این وصیت حضرت عُجب را موجب تنهایی وحشتناک دانستهاند. اگر فردی تنها باشد همیشه امیدوار است که همدم و همراهی بیابد تا با او انس بگیرد و از تنهایی نجات پیدا کند. اما کسی که با اخلاق بدش مردم را از خود بیزار و طرد میکند، هرگز نباید در انتظار پیدا شدن رفیق و مونسی برای خود باشد. طبق این فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام «خودپسندی» از صفاتی است که به شدت باعث تنفر مردم و طرد آنها و در نتیجه تنها ماندن انسان میشود. اما آنچه موجب وحشتناک شدن این تنهایی میشود این است که هیچ کس نسبت به فرد خودپسند ترحم و دلسوزی نمیکند بلکه حتی شاید خیلی از مردم از به زمین خوردن چنین فردی هم خوشنود شوند!
چهارمین رمز
حضرت شرط داشتن یک زندگی خوب و موفق را داشتن اخلاق نیکو می دانند چرا این اخلاق خوب و پسندیده است که به زندگی ها دوام می دهد و از هم پاشیدگی آنها جلوگیری می کند ،اخلاق خوب است که در سختی ها و مشکلات افراد خانواده را به هم پیوند می دهد تا یارای مقابله با سختی ها را داشته باشند و از بحران های طبیعی زندگی به سلامت عبور کنند . اگر کسی بخواهد خود بین باشد و با خودخواهی فخر فروشی و تکبر کار به جایی نمی رسد و این می شود آفت امنیت و سلامت خانواده ها .
پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله فرمودند:
آفت شرف و بزرگی(خانوادگی) فخرفروشی و خودبینی است.[3]
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این حکمت، گرامیترین شرافت را اخلاق نیکو دانستهاند. ایشان در کلام دیگری میفرمایند:
من حَسُنَ خُلقه کَثُرَ مُحِبُّوه و أنَسَت النُفوس به[4] ؛ هر کس اخلاقش نیکو شود، دوستدارانش زیاد میشوند و دلها(ی مردم) با او انس میگیرند.