فرخی سیستانی
علی بن جولوغ نیز با تخلص فرخی در دربار صفاریان، چغانیان و غزنویان شعر میگفت. محمود غزنوی او را به ملکالشعرایی دربار منصوب کرد. پس از مرگ محمود در سال ۴۲۱ ق، فرخی به دربار سلطان مسعود غزنوی روی آورد و تا پایان عمر به ستایش این امیر غزنوی مشغول بود.
روایت شدهاست که فرخی علاوه بر شاعری آوازی خوش داشت و در نواختن بربط مهارت داشت. دیوان شعر فرخی شامل بیش از چند هزار بیت است که در قالبهای قصیده، غزل، قطعه،رباعی، ترکیببند، و ترجیعبند سروده شدهاست.
از آنجا که بیشتر قصاید فرخی در دربار غزنویان سروده شده است، ستایشگری و وصف در آن بسیار زیاد است؛ هرچند در میان شعرهای فرخی اشعاری نیز هستند که نکات آموزنده اخلاقی دربردارند. فرخی در سال ۴۲۹ ق در سنین جوانی در غزنه درگذشت.
از شاعر همعصرش لبیبی در رثای اوست که:
گر فرخی بمرد چرا عنصری نمرد؟ | پیری بماند دیر و جوانی برفت زود | |
فرزانهای برفت و ز رفتنش هر زیان | دیوانهای بماند و ز ماندنش هیچ سود |
پایگاه خبری ایرانیان موفق